وبلاگ روستای نصرآباد - شهرستان خوشاب - سبزوار

وبلاگ روستای نصرآباد - شهرستان خوشاب - سبزوار

اطلاعات و اخبار مربوط به روستا
وبلاگ روستای نصرآباد - شهرستان خوشاب - سبزوار

وبلاگ روستای نصرآباد - شهرستان خوشاب - سبزوار

اطلاعات و اخبار مربوط به روستا

عملیاتی شدن پروژه بوستان نصر

باعرض سلام و ادب خدمت نصرآبادیهای عزیز 

بالاخره موانع پروژه بوستان نصر برطرف شد واین پروژه شروع شد. 

عکساشو ببینید 

 

 

 

عکسای جمعه ۱۹/۱/۹۰   

 

 

 

 

 

  

عکسای جمعه۲۶/۱/۹۰ 

 

 

 

 

عباس شنبه 27 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 14:50
نظرات 5 + ارسال نظر
مهری نصرآبادی جمعه 17 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 20:31

سلام و ممنون از این که نظر قبلی منو منتشر نکردی حتما باید یه چیزی بگیم خوشتون بیاد بذارینش رو سایت.شما چه بسیجی بازی در بیارین و شاید از این راه نون بخورین و دعا و غم و غصه رو بذارین تو پیشونی وبلاگ نصراباد .نصرآبادی که ما دوستش داریم فقط مال شما نیست و اهل این امل بازی ها هم نبوده همون ...... حضرت عالی که حالا سنگ احمدی رو به سینه می زنه قبلا یکی از خوشفکر ترین جوونای نصرآباد بود حالا دنبال نون ایمون رو زیر پا گذاشتن مد شده.ایشون هنوز هم اونا رو قبول نداره .برو یه کمی هم از پسر ......یاد بگیر که زیر این اداها نمی خوابن.دست وردار از این مطالب و چهره واقعی نصر آباد رو با عشق و زندگی که در اون جریان داره نشون بده.اگه این نظرو هم نذاری مثل قبلی معلومه که دیکتاتور بازی به شما هم رسیده

امین سه‌شنبه 14 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 20:29 http://abozarabad1.blogfa.com

سلام کارت عالیه موفق باشی . لطفا یه سری به وبلاگ من بزن و نظر بده ممنون

sadegh bashid to khabar resani شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 21:07

سلام
جرا نطرات رو نمیذارین گلجین میشه!!!!!!!!!!!!!!!

ماهرخ دوشنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 10:44

من هم نصر اباد را دوست دارم و کوچه های بی ریایش را می پسندم.غروب که می شود در این گوشه کشور هنوز گوسفندانی را که از صحرا بر میگردند و زنان و مردانی که اهسته مقدمات شبی خوش را فراهم می کنند،به یاد می آورو.دخترانی را که از سر آب کوزه و دبه به دست می آیند به یاد می آورم و پسرانی را که هر کدام در کمی نگاه چشم هاشان دختری را عاشقانه می پایند .گوشه ی روسری که به نشانه ای از عشق دختری کنار می رود و قرار های پنهانی که در کوچه باغ ها و پشت درختان انار و زیر درختان گردو گذاشته می شود.این ها همه تصویری از نصر آبادی است که من سال ها ازش دورم. اما عزیز دل برادر آنچه من در وبلاگ توی عزیز دلم دیدم اثری از هیچ کدام از این ها نداشت.هر چه هست از محرم و عزا و سوگواری .گورستان گفته ای .درخت هایت را در گورستان کاشته ای.چه تراژدی غمناکی داریم ما آدم ها.پس چرا خبری از عیدگاه و رقص شیرین دخترکان شوخ کردار . تیله بازی و شاد باش های نصر آباد نیست.مگر نصراباد را سراسر غم و غصه گرفته است؟چرا نصر اباد در وبلاگ تو این همه بوی عربی می دهد.مگر قومی جدید از اعراب مهاجر سر بلند کرده اند به اشغال نصر آباد؟آن همه دانشجو و تحصیل کرده و دکتر و مهندس که گفتی اندیشه شان در حد همین السلام علیک ها است؟من چهره ی دیگری از نصر آباد را دوست تر می دارم دوست عزیز.حال که شما زحمت این وب را می کشی خواهش می کنم به چهره ی واقعی نصر آباد هم بپرداز.

[ بدون نام ] یکشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 23:12

به نظر شما محدود کردن فضای باز روستا کاری از روی برنامه و مهندسی می باشد؟اصلا ژشت این تصمیم چه برنامه ریزی صورت گرفته؟؟/؟/؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

با سلام
۱-این فضا غیر قابل استفاده بود بعلت ناهمواری و...
۲- محل تخلیه آشغالها شده بود و فضای زننده ایی در مرکز ده ایجاد کرده بود.
۳-باتوجه به اینکه این فضا قبرستان بود امکان اجرای هیچ طرح دیگری نبود
۴-و...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.